احمدی نژاد و نفرت پراکنی /چه شد که اصولگرایان انقلابی به ایدئولوژی تولید نفرت روی آوردند؟
تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۹۴۳۲۶
در ادامه آمده است؛
خشمی جانکاه این جوانان را از درون میفرساید که در فعالیتهای ژورنالیستی، در هجومهای توییتری، در برنامههای صداوسیما و حتی در مسابقات و جُنگهای تلویزیزیونی مشاهده میشود.
اظهارات یک مجری سیما درخصوص سفر قاضیزادههاشمی به کانادا یا پرسشهای تستی-تلویزیونی درباره فرزندان مرحوم هاشمیرفسنجانی از نمونههای اخیر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در انتخابات سال ۸۴، این نوع ایدئولوژی سبب برآمدن آقای احمدینژاد شد. در دولت او بخش زیادی از «نفرت» با حضور در قدرت به تدریج استحاله شد. رخدادهای سالهای ۷۶، ۷۸ و ۸۸ ریشه این نفرت است و رقابتهای انتخاباتی ۹۲و ۹۶ و نحوه مناظرات سبب شد دوباره این نفرت باز آید. این سنت سیاسی در کشور است که در گسستهای نسلی، از منجنیق دره محرومیت، سنگهای نفرت را پرتاب میکند. اگر توسعه سیاسی خاتمی، استحکام قضائی حقوق سیاسی، بازآرایی سیاسی کشور با حضور جریانهای فرهنگی، محیطزیستی و چپ اجتماعی و جدایی سیاست از «اداره» نهادینه و بسامان میشد، شاید این نفرتها به قاعده درمیآمد و چرخه خشونت و نفرت چنین بیمحابا اوج نمیگرفت. این از وظایف معماران و رجال سیاسی بود که میبایستی چنین میکردند تا گردونه گردان سیاست را تثبیت کنند تا «ایران» اینچنین بازیچه کودکان کوی سیاست نشود.
روانشناسی سیاسی میتواند «بازگشت نفرت» را به تحقیر انتخاباتی و بهویژه ضربات روانی ناشی از مناظرات سیاسی تحلیل کند. هراس، خودمحوری، بدبینی و شکست انتخاباتی، «سوپرایگو» یا فراخودِ سیاسی را به آتش نفرت برافروخته است؛ بهویژه در اصولگرایان انقلابی. این هم از عجایب «پدیده روانی» است که آتش این نفرت معمولا و در گام نخست دامان نزدیکترینها را میگیرد. همچون عقربی که به نزدیکترین ناجی خود نیش میزند. برای برخی از اینان، تنفر به مثابه امر سیاسی ابتدا و در گام نخست نه اسرائیل و آمریکا و سلطنتطلبان بلکه اصولگرایان سنتی، قالیبافیها و اصلاحطلبان را آماج قرار میدهد. در جهان تسنن، این پدیده روانی توسط «ابن تیمیه» به قالب یک «نظریه سَلَفی دینی» درآمده است. برخی از آنان عامه مسلمانان را به کوچکترین و سادهترین دلایل، تکفیر کرده و جان و مال و نوامیس هر مسلمانی را که در نزدیکی آنان زندگی میکند تهدید میکنند. البته تکثر فقهی و سنت اجتهاد شیعی سبب شده است که چنین گرایشهایی کمتر بروز و ظهور یابند اما از منظر جامعهشناسی سیاسی حکایت همچنان باقی است. خودِ تحقیرشده و سرکوبشده به «ناخودآگاه سیاست» و «سوپرایگو» تبدیل شده و از هر دو سو تنفر روانی را دامن زده است: یکی هراس اصولگرایی و دیگری تحقیر مدنی.
بُعد دیگری از ماجرا عبارت است از قدرتی که «ایدئولوژی سیاسی نفرت» در فشار روانی برای تغییر رفتار دیگران و از جمله برخی مقامات و روحانیان اعمال میکند. در واقع، بخشهای قابل توجهی از اصولگرایان نیز وضع موجود را قبول ندارند اما به دلیل شرایط روانی فوق سکوت پیشه کردهاند. «مکانیسم عِلّی»، اما در اینجا عوامزدگی سیاسی برخی واعظان است. در واقع امروزه عوامزدگی سیاسی برخی از جوانان اصولگراست که آن گروه از واعظان را در پی خود میکشاند. این بار، اما این عوامزدگی سیاسی آغشته به مدارک گوناگون دانشگاهی هم شده است. هرچند اغلب، این جوانان، خود به اسارت فکری راستهای افراطی اروپایی، تخیلات آرماگدونی، متفکران پستمدرن و تئوریپردازان ناسیونالیسم روسی درآمدهاند. به یاد میآورم دهه ۶۰ را. برنامههای سیاسی رادیو توسط جوانان نویسندهای تغذیه میشد که منابعی جز ترجمههای مارکسیستی و ضدامپریالیستی آن زمان نداشتند. فضا، فضای ضد آمریکایی بود و این جوانان برای پُرکردن برنامهها بایستی بسیار مینوشتند. از روی منابع چپ مینوشتند. رادیو به بلندگوی چپ مارکسیستی تبدیل شده بود. اینک نیز این جوانان برای پرکردن آنتن سیاسی به دامان جریانهای پیشگفته پناه بردهاند. اینان، افراد را با کوچکترین و سادهترین دلایل، تکفیر سیاسی میکنند تا آنان را آماج تصفیه سیاسی قرار دهند. گرایش چپ سیاسی به اشکال گوناگونی در جامعه سیاسی ایران حضور و بروز متوالی داشته و دارد؛ گاه در حکومت و گاه بر حکومت، گاه مدرن و گاه آخرالزمانی، گاه مارکسیستی و گاه مذهبی.
در مجموع میتوان گفت که مسئله را خیلی ساده گرفتهایم. اگر چارچوب تحلیلی را عوض کنید و قدری به روانشناسی سیاسی نظر کنید، مشکل را به گونهای دیگر درمییابید. «ایدئولوژی سیاسی نفرت» یک حالت روانی است که دامن همه را میگیرد و سبب میشود تا هجوم عقربهای نفرت از هر سو روانه شود: از پردهدری خودیها تا فحاشی معترضان. در پیامد، کشور به اسارت «اقلیتهایی با عصبیت روانی» گرفتار میشود و در هنگامههای ملی، از دفاع از سرزمین ناتوان میشویم؛ چون در عصبیتهای روانی، مبارزه با خودمان را در اولویت قرار دادهایم. ترکیب هراس با خرافات سیاسی-عقیدتی کشور را به سوی تفرقه، به سوی توهم در سیاست خارجی و در یک کلام به سوی گمراهی سیاسی میبرد.
۲۳۳۰۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1814042منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: اصولگرایان برنامه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۹۴۳۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احمدینژاد در بوداپست چه میکند؟ دولت مجارستان: سفر دانشگاهی است و به ما ربطی ندارد
سفر محمود احمدینژاد به بوداپست با واکنشهای بسیاری روبرو شد. سفارت اسرائیل و جوامع یهودی او را به دلیل مواضعش «منکر هولوکاست» دانسته و سفر او به بوداپست را محکوم کردند. دولت مجارستان نیز واکنش نشان داد و گفت که این سفر صرفا دانشگاهی است و هیچ ارتباطی به دولت ندارد.
به گزارش صدای ایران از روزنامه هممیهن، محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری پیشین جمهوری اسلامی ایران روز دوشنبه ششم ماه مه (۱۷ اردیبهشت) به دعوت گرگلی دلی، رئیس دانشگاه ملی خدمات عمومی «لودوویکا» مجارستان برای شرکت در نشست علمی و تخصصی پیرامون «ارزشهای مشترک در محیط زیست جهانی» به بوداپست پایتخت مجارستان رفت.
صفحات مجازی دولت بهار که به هواداران آقای احمدینژاد اختصاص دارند به پوشش رسانهای سفر او به بوداپست پرداختند و تصاویری از او و هیات همراهش همراه با گرگلی دلی منتشر کردند.
وزارت خارجه مجارستان دو روز پس از ورود رئیس جمهوری پیشین جمهوری اسلامی ایران به این کشور به سفر او واکنش نشان داد.
این وزارتخانه در بیانیهای که در اختیار وبسایت خبری مجار ایندکس قرار داد، نوشت: «دولت پذیرای رئیس جمهوری پیشین جمهوری اسلامی ایران نبوده و برنامه سفر او یک برنامه دانشگاهی بوده است. دانشگاهها در مجارستان دارای آزادی آموزش و بیان هستند. دولت در برنامههای دانشگاه مداخله نمیکند.»
با این حال دانشگاه ملی «لودوویکا» همچنان به درخواست یورونیوز مبنی بر ارائه توضیحات درباره سفر آقای احمدینژاد پاسخی نداده است.
سفر آقای احمدینژاد با واکنشهای گستردهای به خصوص جامعه یهودیان مواجه شد.
سفارت اسرائیل در مجارستان آقای احمدینژاد را «منکر هولوکاست» خواند و طی بیانیهای سفر او به مجارستان را محکوم کرد.
در این بیانیه که با عنوان «واکنش به بازدید محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری پیشین ایران از دانشگاه ملی خدمات عمومی» منتشر شده، آمده است: «محمود احمدینژاد یک منکر هولوکاست خودخوانده و مسئول مستقیم برگزاری رویدادهایی همچون کنفرانس انکار هولوکاست سال ۲۰۰۶ به منظور تمسخر، تحقیر و زیر سوال بردن هولوکاست و قربانیان آن است. آقای احمدینژاد به عنوان رئیس جمهوری رژیم حامی تروریسم ایران بارها خواستار نابودی اسرائیل شده بود. دعوت از چنین شخصی به منظور سخنرانی برای دانشجویان هر دانشگاه غربی، توهین بزرگی به یاد و خاطره قربانیان هولوکاست است.»
در ادامه این بیانیه آمده است: «ما در روز یکشنبه روز یادبود هولوکاست اسرائیل را در بوداپست با تاکید ویژه بر سالروز آغاز کشتار یهودیان مجارستان در ۸۰ سال پیش گرامی داشتیم. بازدید آقای احمدینژاد توهینی جدی و پایمال کننده یاد و خاطره ۶۰۰ هزار یهودی مجار کشته شده در هولوکاست است.»
در پی بیانیه سفارت اسرائیل در مجارستان در محکومیت سفر آقای احمدینژاد دیگر جوامع یهودی این کشور از جمله کنیسه یهودیان، جماعت ایمان یهودیان و دیگر نهادهای جامعه مدنی این موضوع را که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری پیشین جمهوری اسلامی ایران که به دیدگاههای یهود ستیزانه، غرب ستیزانه و انکار هولوکاست شهره است، اجازه پیدا کرده تا دو سخنرانی را به دعوت رئیس دانشگاه ملی خدمات عمومی ایراد کند، قویا محکوم کردند.
جماعت ایمان با اشاره به عنوان کنفرانسی که آقای احمدینژاد در آن شرکت کرده طی بیانیهای اعتراضی گفت: «با محمود احمدینژاد، بدنامترین و نمادینترین نماینده یهودستیزی مدرن هیچ ارزش مشترکی نمیتوان یافت.»
جماعت ایمان همچنین خواستار انجام «تحقیقاتی با هدف مسئول اصلی این دعوت» شد و گفت که حضور احمدینژاد به اعتبار دولت مجارستان ضربه میزند.
انجمن ضد نژاد پرستی رائول والنبرگ نیز در بیانیهای خواستار استعفای رئیس دانشگاه ملی خدمات عمومی مجارستان شد و گفت: «بسیار شرمآور و غیرقابل پذیرش است که این اتفاق در کشوری که مدعی است هیچگونه یهودستیزی را تحمل نمیکند، دو روز پس از مراسم یادبود قربانیان هولوکاست روی دهد.»
فدراسیون انجمنهای یهودی مجارستان (Mazsihisz) نیز طی بیانیهای خواستار عذرخواهی رئیس دانشگاه مزبور از «جامعه یهودی آزرده مجارستان» شد و از دولت این کشور خواست «توضیح دهد که چگونه، با توجه به روابط بسیار خوب دولتهای مجارستان و اسرائیل و سیاست دولت مجارستان مبنی بر حمایت از یهودیان مجار»، سفر احمدی نژاد به مجارستان میتواند رقم بخورد.